فن آوری نانو در طراحی محصول

کاهش منابع ماده و انرژی و حادتر شدن مسئله گرم شدن کره ی زمین، مقالات را بر آن داشته تا شرایط سخت گیرانه ای را برای صنعت خودروسازی وضع کنند. در آینده، هر وسیله ی نقلیه باید پس از یک طول عمر حداقل 5 ساله، 100% قابل بازیافت باشد. شرکت آلمانی فولکس واگن با ایجاد یک فرایند جدید در تولید، به شرایط قانونی سخت گیرانه ی فعلی عکس العمل نشان داده است. این شرکت در راستای برنامه ی رقابتی طولانی مدت خود، میلیاردها نانو ماشین را که قطر هر یک از آنها کمتر از نیم میلی متر می باشد، به کار گرفته است. این نانو ماشین ها قادرند به صورت خودکار، یک خودروی سبک وزن جدید را که نانو اسپیدر نامیده می شود، بسازند و یا نانو اسپیدر موجود را به قطعات سازنده اش تجزیه نمایند. در نتیجه ی این فرآیند اضافی و بسیار منعطف، نانو اسپیدر در تمامی جهات، یعنی وزن،عملکرد و مصرف انرژی بهینه شده است. چنین حوزه های تغییر شکل دهنده ی خودکار که هوشمند هستند، اثرات نیروی خارجی را پیش بینی کرده و بیشترین درجه ی ایمنی ممکن را محقق می سازند.

اینکه محیط مناسب برای تحقیق بخشیدن به سناریوهای تخیلی و در حال توسعه در صنعت خودروسازی که ریشه در فن آوری دارد، در قلب طراحی یک تولید کننده ی پیشتاز آلمانی و توسط طراحانی چون پاتریک فال ویتر، دنیل سیمونو و یان هانتر، در کالیفرنیای آمریکا فراهم می شود، از نوعی کمبود در فضای اقتصادی آلمان حکایت دارد. با وجودی که تعداد کاربردهای به ثبت رسیده در آلمان، در بین بالاترین رتبه ها در جهان جای دارد، با این حال، بازار این قبیل نوآوری های فن آورانه، معمولا در مناطق دیگر جهان است. شرکت ipod  مثال  مناسبی در این مورد است. هر چند فرانهوفر، موسسه ی آلمانی خالق فرمت MP3، همه ساله رقمی چند میلیونی را از بابت این حق امتیاز دریافت می دارد، با این حال، این یک شرکت آمریکایی بود که در بازار جهانی غوغا کرد و در طی این فرآیند، شیوه ی بهرمندی مردم از موسیقی را دگرگون ساخت.

در مطالعه ای که اخیرا توسط دو مشاور بازرگانی به نام های بوز آلن و هامیلیتون انجام یافته است، آدیداس، تنها شرکت آلمانی است که در فهرست شرکت های پیشتاز در عرصه ی نواوری قرار دارد. دلایل موفقیت شرکت ها را می توان به این صورت برشمرد: نخستین مسئله ی پیش روی « صنایع خلاق» (طراحی،معماری، بازاریابی و روابط عمومی)، فرآیند نوآوری است، یعنی جهت گیری فعالیت های تحقیق و توسعه، به سمت بازار است.

هاینزیورگن گردز، مدیر شرکت طراحی بریمر، در این باره می گوید: « صنایع خلاق، راه حل های تکنولوژی را با ارزش افزوده در هم می آمیزند، از این جهت که یک اختراع را به محصولی قابل فروش تبدیل می کنند»

در این رابطه،رشته ی نسبتا جدید فن آوری نانو، فرصت های خوبی را به وجود می آورد. تا به امروز، کاربردهای بالقوه ای از این فن آوری، از سوی پژوهشگران عرصه ی نانو مطرح گردیده است: خودروهایی که می توان با فشردن یک دکمه، رنگ آنها را تغییر داد، لباس هایی که کارهای مرتبط با بدن را به انجام می رسانند و یا داروهای هوشمندی که خودشان راه مناطقی از بدن را که به دارو نیاز دارد، پیدا می کنند. اینها تنها شرح بخشی از خط مشی های توسعه نیافته است که اشاره گردید.

این پتانسیل برای ساختن قطعات الکترونیکی بسیار کوچک و تراکم بیشتر در چیدمان این قطعات نیز وجود دارد. امروزه می توان مدارهای کامپیوتری را در تراشه هایی به اندازه 90تا 130 نانومتر تولید کرد، اندازه ای که انتظار می رود تا سال 2020 به 23 نانومتر برسد. «میکروالکترونیک به نانوالکترونیک مبدل خواهد شد»

شما در آینده ی نزدیک، وسایل متنوعی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد، در قالب یک وسیله ی واحد با هم ادغام شود. موضوعی که یک تکلیف چالش برانگیز برای طرح های صنعتی ایجاد خواهد کرد.

از جمله مواردی که مورد توجه ویژه ی طراحان محصول قرار دارد، امکاناتی است که از اتصالات قطعات الکترونیکی هر چه کوچک تر به منسوجات بدست می آید. «منسوجات باهوش» یا پوشاک هوشمند، عبارتی است که این روزا بسیار رواج پیدا کرده است. ژاکت هایی که در آنها پخش کننده ی MP3 کار گذاشته شده و یا گرم کن هایی که در دیودهای گسیل نور ارگانیکی یا همان OLEDs قرار گرفته و به بهبود ایمنی در شب، برای تماشاچی های افراطی ورزش کمک می کند.

منسوجات مجهز به حسگرها می توانند سلامتی (مثلا میزان قندخون) شخصی که این لباس را پوشیده، گوشزد نمایند.

برای فارغ التحصیل دانشگاه اسن در دویسبورگ آلمان، قابلیت مخابره ی عملکرد بدن و شرایط آب و هوایی توسط لباس، یک هدف محسوب می شد. در سال 2006، از دانشجویان طراحی منسوجات خواسته شد برای تبدیل قابلیت های فن آوری نانو به کاربردهای قابل فروش در بازار، راه کارهایی ارائه شود. دانشجویی به نام کوین کرفت، محصولی را که Sensoa نامیده می شود، اختراع نمود. Sensoa که یک سیستم هشدار دهنده برای ورزشکاران و کوهموردان است، برای اجتناب از خستگی و شرایط آب و هوایی ساخته شده است. یکی دیگر از راه کارهای جالب در این مورد که تاکیدی مجدد بر پتانسیل های صنایع خلاق دارد، ایده ی « نانوپلاست » مارتین لانگهامر است. نانو پلاست، عفونت زخم ها را با استفاده از حسگرهای نانویی که با پروتئین های خاصی واکنش می دهند، شناسایی می کند. قرمز شدن رنک نمایشگر به بیمار یا همراه او هشدار می دهد که امکان به خطر افتادن سلامتی وجود دارد.

این مثال ها، از وسیع بودن پتانسیل اقتصادی حکایت دارد و بازار آینده ی فن آوری نانو احتمالا خواهد تواست، همه ی بخش ها را در برگیرد. با مشارکت دادن صنایع خلاق از همان مراحل ابتدایی روند نوآوری، تبدیل پتانسیل های تکنولوژی به محصولات قابل فروش در بازار دست یافتنی خواهد بود.

منبع : نانو در معماری

گردآورنده: شرکت نیکاپاک

محمدرضا فهیمی
محمدرضا فهیمی
کارشناس معماری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *